نوروز غریبان
در چشمان سبز من
شعله ها یخ بسته است
در استخوانم
زمستان هنوز مهمان،
تو ای بهار
چه زود
و یا چه دیر آمده ای
بیا، بیا که
دست به شعله و
لب به شراب و
دل به شقایق
می دهم، بیا
بیا که سفره ام
پر از شین های دنیاست، اما
هفت سین تورا نکرده ام پیدا
تو ای بهار بیا،
تو ای بهار بیا
در چشمان سبز من
شعله ها یخ بسته است
در استخوانم
زمستان هنوز مهمان،
تو ای بهار
چه زود
و یا چه دیر آمده ای
بیا، بیا که
دست به شعله و
لب به شراب و
دل به شقایق
می دهم، بیا
بیا که سفره ام
پر از شین های دنیاست، اما
هفت سین تورا نکرده ام پیدا
تو ای بهار بیا،
تو ای بهار بیا
No comments:
Post a Comment